متن زیر شامل ترجمه بخش دوم متن ریدینگ یونیت ۷ اینتر ۲ است. برای مشاهده ترجمه بخش اول Reading اینجا کلیک کنید.

“Well, to show myself worthy of attention, I have to try my best to prove my talent,” Ludwig thought.
لودویگ فکر کرد «بسیار خب، برای این که خودم را شایستهی توجه نشان دهم، باید حداکثر تلاشم را بکنم تا استعدادم را ثابت کنم.
He sat down to play the piece he had prepared.
او نشست تا قطعهای که آماده کرده بود را بنوازد.
When he had finished, he turned toward Mozart.
وقتی که تمام کرد، به سمت موتزارت چرخید.
To his disappointment, he knew that Mozart was not impressed.
با ناامیدی، متوجه شد که موتزارت تحت تاثیر قرار نگرفته است.
- disappointmentdisappointmentˌdɪsəˈpɔɪntməntناامیدی
- impressimpressˈɪmˌprɛsتحت تأثیر قرار دادن، تأثیر گذاشتن
“This was especially prepared for me, wasn't it? “
این به طور خاص برای من تهیه شده بود، اینطور نیست؟
- especiallyespeciallyəˈspɛʃliبه طور ویژه، به طور خاص
“Yes, sir, and I could see that it didn't please you.
بله آقا، و من میتوانم ببینم که آن شما را راضی نکردهام.
- pleasepleaseplizراضی کردن، خوشحال کردن
I beg you to give me another chance.
من از شما استدعا میکنم که فرصت دیگری به من بدهید.
If you give me a few notes, I’ll improvise for you.”
اگر شما کمی نت به من بدهید ، من بداهه برای شما خواهم نواخت.
- improviseimproviseˈɪmprəˌvaɪzبداههنوازی کردن، نواختن بدون تمرین قبلی
Mozart, not willing to discourage the boy, walked over to the piano and played a few notes halfheartedly to test him further.
موتزارت، در حالی که نمیخواست پسر را دلسرد کند، پشت پیانو رفت و تعدادی نوت با بی میلی نواخت تا او را بیشتر آزمایش کند.
- discouragediscouragedɪˈskərɪʤدلسرد کردن
- halfheartedlyˈhæfˌhɑrtɪdliبا بیمیلی
- furtherfurtherˈfɜrðərبیشتر
The improvised piece represented a touch of his intense character.
قطعه بداههنوازی شده بخش کوچکی از شخصیت جدی او را نشان داد.
He played with great skill.
او با مهارت زیاد نواخت.
Mozart was overwhelmed.
موتزارت متأثر شده بود.
- overwhelmoverwhelmˌoʊvərˈwɛlmتحت تأثیر قرار دادن، احساسی کردن
He came closer to the piano to study Ludwig’s face.
او به پیانو نزدیک تر شد تا صورت لودویگ را دقیق ببیند.
Young Beethoven continued to bring his own performance to an end with a burst of passion.
بتهوون جوان ادامه داد تا اجرایش را با شور خیلی زیاد به اتمام برساند.
- performanceperformancepərˈfɔrmənsاجرای موسیقی یا نمایش
- burstburstbɜrstاحساس یا سروصدای خیلی قوی کوتاهمدت و ناگهانی
- passionpassionˈpæʃənشور، عشق، علاقه
Before he had time to wonder what the master would say, Mozart shouted, “Bravo! Splendid! Well, Beethoven, if you wish to study with me, it'll be an honor for me to teach you.”
قبل از آنکه او فرصت کند بپرسد استاد چه خواهد گفت، موتزارت فریاد زد، آفرین! عالی! بسیار خب، بتهوون، اگر میخواهی با من تحصیل کنی، باعث افتخار من است که به تو آموزش بدهم.
Ludwig bowed respectfully and said, “Thank you, sir. I would appreciate being your student.”
لودویگ مودبانه تعظیم کرد و گفت: متشکرم آقا. من قدر شاگرد شما بودن را خواهم دانست.
- bowbowbaʊتعظیم کردن، خم شدن
- respectfullyrɪˈspɛktfəliبا احترام
- appreciateappreciateəˈpriʃiˌeɪtقدردانی کردن، قدر چیزی را دانستن
برای دانلود خلاصه (سامری) و سوال از متن این درس اینجا کلیک کنید

با عرض سلام خواهشمندم که خلاصه ی reading هارو هم توی سایت بزارید چون واقعا موقع امتحان شفاهی بهش نیازمند میشیم. بقیه ی چیز های سایت عالی هستن…دمتون گرم😘
سلام مطالبتون خیلی عالیه
لطفا میشه فایل سامری را برای من بفرستید سرور که عوض شده سامری ها دانلود نمیشه
سلام
مجددا به ایمیلتون ارسال شد.
سلام با تشکر از زحماتتون …اگر امکانش هست گزینه یا قسمتی رو اضافه کنین ک همه متن رو پشت سر هم بخونه.
سلام.
این امکان در اپلیکیشین ILIplus وجود دارد.