این پست شامل ترجمه بخش دوم متن Reading درس پنجم های۲ است. برای دسترسی به ترجمه بخش اول متن ریدینگ این درس High 2 اینجا کلیک کنید.

If you smoked or drank, I would tell you to stop.
اگر سیگار میکشیدی یا الکل مینوشیدی، به تو میگفتم که ادامه ندهی.
CONNIE: Really? A lot of people have a drink to relax.
کانی: واقعاً؟ بسیاری از مردم نوشیدنی الکلی مصرف میکنند تا آرام شوند.
- drink (n.)drɪŋkنوشیدنی، نوشیدنی الکلی
DR. THORPE: Bad idea. Both habits are not only bad for your general health, but they interfere with sleep.
دکتر تورپ: ایدهی بدی است. هر دو عادت نه تنها برای سلامتی عمومی شما ضرر دارند، که باعث مداخله در خواب هم میشوند.
CONNIE: What about the old-fashioned remedies like warm milk?
کانی: درمانهای خانگی سبک قدیم مثل شیر گرم چطور؟
- fashionfashionˈfæʃənمُد، سبک، روش
- old-fashionedold-fashionedoʊld-ˈfæʃəndسبک قدیمی، از مد افتاده
- remedyremedyˈrɛmədiدرمان خانگی بدون داروی شیمیایی
DR. THORPE: Actually, a lot of home remedies do make sense.
دکتر تورپ: در واقع، بسیاری از درمانهای خانگی معقول هستند.
- make sensemeɪk sɛnsمعقول بودن، منطقی بودن
We tell patients to have a high-carbohydrate snack like a banana before they go to bed.
ما به بیماران میگوییم که قبل از خواب میانوعدههایی که کربوهیدرات بالایی دارند، مثل موز بخورند.
- patientpatientˈpeɪʃəntبیمار، کسی که تحت درمان است
- carbohydratecarbohydrateˌkɑrboʊˈhaɪˌdreɪtکربوهیدرات، مادهای که در غذاهایی مثل نان، سیبزمینی و قند وجود دارد و گرما و انرژی بدن را تأمین میکند
- snacksnacksnækخوراک مختصر، غذای سرپایی، میانوعده
But I’d advise you not to eat a heavy meal before bed.
ولی به شما توصیه میکنم که قبل از خواب وعدههای غذایی سنگین نخورید.
CONNIE: My doctor told me to get more exercise, but when I run at night, I can’t get to sleep.
کانی: دکترم به من گفت که بیشتر ورزش کنم، ولی هنگامی که شبها میدوم، نمیتوانم بخوابم.
- get exercisegɛt ˈɛksərˌsaɪzورزش کردن
DR. THORPE: It’s true that if you exercise regularly, you’ll sleep better.
دکتر تورپ: این درست است که اگر به طور منظم ورزش کنید، بهتر خواهید خوابید.
- regularlyregularlyˈrɛgjələrliبه طور منظم، مرتباً
But we always tell patients not to exercise within three hours of bedtime.
ولی ما همیشه به بیماران میگوییم که در مدت سه ساعت قبل از خواب ورزش نکنند.
CONNIE: My mother always said to get up and scrub the floor when I couldn’t sleep.
کانی: مادرم همیشه وقتهایی که نمیتوانستم بخوابم میگفت بلند شوم و زمین را تمیز کنم.
I advised one patient to balance his checkbook.
من به یکی از بیمارانم پیشنهاد کردم که دسته چکش را همتراز کند.
He went right to sleep, just to escape from the task.
او فوراً به خواب میرفت، فقط برای فرار کردن از کار.
CONNIE: Suppose I try these remedies, and they don’t help?
کانی: فرض کنید که من این درمانها را امتحان کنم و آنها کمکی نکنند؟
- supposesupposesəˈpoʊzفرض کردن، انگاشتن
DR. THORPE: We often ask patients to spend a night at our sleep clinic.
دکتر تورپ: ما اغلب از بیماران میخواهیم که یک شب را در درمانگاه خواب ما بگذرانند .
We have electronic equipment that permits us to monitor the patient through the night.
ما تجهیزات الکترونیکی داریم که به ما اجازه میدهد بیمار را در طول شب پایش کنیم.
In fact, if you’re interested, we can invite you to come to the clinic for a night.
در واقع، اگر شما علاقهمند هستید، میتوانیم از شما دعوت کنیم که برای یک شب به درمانگاه بیایید.
- interestedinterestedˈɪntrəstədعلاقمند

میشه یه خلاصه بگید برای این درس