متن زیر شامل ترجمه بخش دوم متن ریدینگ یونیت ۱۰ است. برای مشاهده ترجمه بخش اول متن ردیدینگ این درس High 2 اینجا کلیک کنید.

If most of your learning has been teacher-centered, you will be surprised when you walk down the hall to visit Sandra Jacobson’s writing class.
اگر بیشتر آموزش شما معلم-محور بوده است، وقتی در امتداد راهرو قدم میزنید تا کلاس نویسندگی سندرا جیکبسن را ببینید، شگفتزده خواهید شد.
For one thing, Sandra usually has her students work in groups or pairs, and often they are all talking at once.
یک دلیل این است که سندرا معمولاً به دانشآموزانش میگوید که در گروه یا جفتی کار کنند، و اغلب همهی آنها دارند همزمان حرف میزنند.
For another, it’s hard to find the teacher, since Sandra is usually sitting with one of the groups.
دلیل دیگر این که پیدا کردن معلم سخت است، چون سندرا معمولاً با یکی از گروهها مینشیند.
- sincesincesɪnsچون، زیرا
The classroom reflects Sanders student-centered approach.
این کلاس نشاندهندهی رویکرد دانشآموز-محور سندرا است.
- reflectreflectrəˈflɛktبازنمودن، نشان دادن، نشاندهندهی ... بودن، حکایت از ... داشتن
Instead, she has her students keep journals, and she gets them to select their own topics from interests they express in their journal writing.
در عوض، او به دانشآموزان میگوید که یادداشتهای روزانهشان را ثبت کنند، او از آنها میخواهد که موضوع خودشان را از علاقهمندیهایی که در نوشتههای دفتر خاطراتشان بیان کردهاند انتخاب کنند.
She doesn’t correct students′ papers, either.
او برگههای دانشآموزان را تصحیح نمیکند.
- paperpaperˈpeɪpərبرگه
Instead, she has her students help each other edit their work.
به جای آن، به دانشآموزانش میگوید به یکدیگر کمک کنند که کارهایشان را ویرایش کنند.
- editeditˈɛdətویرایش کردن، تصحیح کردن
As writing problems emerge, she does mini-lessons and holds individual conferences.
زمانی که مشکلات نوشتاری بروز میکند، درس کوچک میدهد و گفتگوهای فردی برگزار میکند.
- asasæzوقتی، زمانی که
- emergeemergeɪˈmɜrʤپدیدار شدن، ظاهر شدن، شکل گرفتن، پدید آمدن، به وجود آمدن، بروز کردن
- holdholdhoʊldبرگزار کردن، برپا کردن، منعقد کردن
- individualindividualˌɪndəˈvɪʤəwəlشخصی، فردی، انفرادی
- conferenceconferenceˈkɑnfərənsکنفرانس، مذاکره، گفتگو
At the end of the semester, Sandra evaluates a portfolio of each student’s writing.
در پایان ترم، سندرا نمونهی آثار از نوشتههای هر دانشآموز را ارزیابی میکند.
She lets her students choose which essays to put into their portfolios.
او به دانشآموزانش اجازه میدهد که انتخاب کنند که کدام انشاها در آلبوم نمونه آثار آنها قرار بگیرد.
Both these teaching approaches have many followers, but it is unclear which approach makes students learn more effectively.
هر دوی این رویکردهای تدریس طرفداران زیادی دارند، ولی این که کدام رویکرد باعث میشود دانشآموزان به طور کارآمدتری یاد بگیرند، نامشخص است.
- followerfollowerˈfɑloʊərدنبالهرو، پیرو، طرفدار، حامی
- unclearənˈklɪrنامعلوم، نامشخص، مبهم، گنگ، ابهامآمیز
- effectivelyɪˈfɛktɪvliبه طور مؤثر، به نحو کارآمد، به طور ثمربخش
Of course, a totally teacher-centered or student-centered class is rare.
البته، یک کلاس کاملاً دانشآموز-محور یا معلم-محور بعید است.
Many traditional teachers have students work in groups.
خیلی از معلمهای سنتی به دانشآموزان میگویند که در گروه کار کنند.
- traditionaltraditionaltrəˈdɪʃənəlسنتی، قدیمی
Many student-centered teachers structure their courses with a textbook.
خیلی از معلمهای دانشآموز-محور درسهایشان را با یک کتاب درسی تنظیم میکنند.
Students and situations differ, and there is probably no single correct way that fits everyone everywhere.
دانشآموزان و شرایط متفاوت هستند، و احتمالاً هیچ تنها روش درستی که برای همه در همه جا مناسب باشد وجود ندارد.

سلام خیلی خیلی ممنون از مطالب مفید این سایت فقط اگر ممکنه آموزش گرامر رو هم به اونها اضافه کنید
ممنون
تو رو خدا کلمات درس ۱۰ را بگذارید
ممنون خیلی عالی