جدول زیر شامل معنی فارسی، نقش دستوری (Parts of speech)، فونتیک، تلفظ و محل استرس همهی لغت ها و کلمه های جدید واحد ۴ سطح اینتر۳ (Intermediate 3) کانون زبان ILI است. کلمات ممکن است معنی دیگری نیز داشته باشند و در اینجا معنای مورد نظر در همین درس ذکر شده است.
ILI Intermediate 3 vocabulary – phonetic – parts of speech – stress – Unit 4
معنی کلمات Inter 3 – یونیت 4
دانلود فایل PDF قابل چاپ لغات این ترمaccumulate
(verb)
/əˈkjuːmjəˌleɪt/
روی هم انباشته شدن (یا کردن)
accumulation
(noun)
/əˌkjuːmjəˈleɪʃən/
تجمع، انباشت، ذخیره
announcement
(noun)
/əˈnaʊnsmənt/
اعلان (وضعیت)
annual
(adjective)
/ˈænjəwəl/
سالانه (سالی یک بار)
ban
( verb)
/ˈbæn/
(رسماً) ممنوع کردن
bend
(noun, verb)
/ˈbɛnd/
پیچ (در جاده یا رودخانه)، پیچیدن، تغییر مسیر دادن
breath
(noun)
/ˈbrɛθ/
دَم، نفس
breathe
(verb)
/ˈbriːð/
نفس کشیدن
caption
(noun)
/ˈkæpʃən/
زیرنویس (عکس، فیلم)
chew
(verb)
/ˈtʃuː/
جویدن
collision
(noun)
/kəˈlɪʒən/
ضربه، تصادف
concentrate
(verb)
/ˈkɑnsənˌtreɪt/
متمرکز کردن در یک محل
congested
(adjective)
/kənˈdʒɛstəd/
با ترافیک (بسیار سنگین)
congestion
(noun)
/kənˈdʒɛstʃən/
تراکم، ازدحام، ترافیک
cop
(noun)
/ˈkɑp/
(یک افسر) پلیس
cut down (on sth)
(verb)
/ˈkʌt ˈdaʊn (ˈɔn sth)/
کمتر کردن انجام یا مصرف چیزی (بخصوص برای سلامتی)
document
(noun)
/ˈdɑkjəmənt/
سند، مدرک
Drive
(noun)
/ˈdraɪv/
در نام جاده ها یا خیابان ها استفاده میشود، خیابان اختصاصی
drug
(noun)
/ˈdrʌg/
دارو یا مادهی مخدر
dull
(verb)
/ˈdʌl/
خفیف کردن (درد)
emphysema
(noun)
/ˌɛmfəˈziːmə/
آمفیزم (یک بیماری ریوی)
enjoyment
(noun)
/ɪnˈdʒɔɪmənt/
لذت، خوشی
evil
(noun)
/ˈiːvəl/
شر، بدی
further
(adjective)
/ˈfərðər/
بیشتر، اضافی، (اطلاع) ثانوی
gum
(noun)
/ˈgʌm/
آدامس
head-on
(adjective)
/ˈhɛdˈɔn/
(تصادف) شاخ به شاخ
illegal
(adjective)
/ɪˈliːgəl/
غیرقانونی
impurity
(noun)
/ɪmˈpjʊrətiː/
ناخالصی
inefficiency
(noun)
/ˌɪnəˈfɪʃənsiː/
بیکفایتی، ناکارآمدی
inefficient
(adjective)
/ˌɪnəˈfɪʃənt/
بیکفایت، ناکارآمد
inhale
(verb)
/ɪnˈheɪl/
تنفس کردن، تو کشیدن
insure
( verb)
/ɪnˈʃʊr/
بیمه کردن
irritate
(verb)
/ˈɪrəˌteɪt/
سوزش دادن (مثلاً چشم)
liable
(adjective)
/ˈlajəbəl/
محتمل
license plate
(noun)
/ˈlaɪsn̩s ˈpleɪt/
پلاک خودرو
light
(adjective)
/ˈlaɪt/
(ترافیک) سبک
likelihood
(noun)
/ˈlaɪkliːˌhʊd/
احتمال
lining
(noun)
/ˈlaɪnɪŋ/
آستر، پوشش داخلی (مثلاً داخل معده)
march
(verb)
/ˈmɑrtʃ/
رژه رفتن
membrane
(noun)
/ˈmɛmˌbreɪn/
غشاء، پرده (گوش)
off
(adverb)
/ˈɔf/
جدا (شده) از محلی (مثلاً در fall off به زمین افتادن)
on
(prep.)
/ˈɔn/
همراه (با خود داشتن چیزی)
overturn
(verb)
/ˌoʊvərˈtərn/
چپه کردن یا شدن، دمر کردن
overwork
(verb)
/ˌoʊvərˈwərk/
کار زیاد کردن، خود را خسته کردن
pamper
(verb)
/ˈpæmpər/
به خود رسیدن (مثلاً بعد از کار سنگین)، به ناز پروردن
passage
(noun)
/ˈpæsɪdʒ/
راه، مجرا (مثلاً مجرای تنفسی)
penetrate
(verb)
/ˈpɛnəˌtreɪt/
رسوخ کردن، نفوذ کردن
penetration
(noun)
/ˌpɛnəˈtreɪʃən/
رسوخ، نفوذ
pose
(verb)
/ˈpoʊz/
مطرح کردن یا ایجاد کردن (یک وضعیت دشوار یا خطرناک)
respiratory
(adjective)
/ˈrɛspərəˌtɔriː/
تنفسی
rock
(noun)
/ˈrɑk/
صخره، سنگ
sinus
(noun)
/ˈsaɪnəs/
سینوس (حفره در پیشانی و گونهها)
slippery
(adjective)
/ˈslɪpəriː/
لیز
smoothly
(adverb)
/ˈsmuːðliː/
بدون دردسر و تأخیر
subsequent
(adjective)
/ˈsʌbsəkwənt/
بعدی، پسین، متعاقب، بعد
supply
(verb)
/səˈplaɪ/
تأمین کردن چیزی (برای کسی که احتیاج دارد)
switch
(verb)
/ˈswɪtʃ/
عوض کردن (مثلاً بحث)
tar
(noun)
/ˈtɑr/
یکی از مواد سمی تنباکو (که بعد از سوختن، سیاه و چسبناک است)
weaken
(verb)
/ˈwiːkən/
ضعیف کردن، سست کردن
in turn
(exp.)
/ˈɪn ˈtɝn/
در نتیجه، متعاقباً
معنی فارسی لغات inter 3 کانون زبان ILI همراه نقش دستوری، فونتیک و محل استرس در کلمات. برای مشاهده کلمات سایر واحد ها یا سایر سطوح کانون، از دستهبندیهای موجود در سایت استفاده کنید.
پیشنهادات، درخواستها و انتقادات خود را از بخش نظرات در پایین نوشته برای ما ارسال کنید.
بسیار عالی و مفید
عالی بود واقعا متشکرم
سلام .. کلمه subsequent در دیکشنری کتابمون یه معنی دیگه داره
Happening or coming after sth els
بله منم الان همینو میخواستم بگم
ببخشید میشه دیالوگ های درس ها رو هم به نرم افزار اضافه کنید؟ممنون میشم
واقعا سایت مفیدی هست چون قبلا مجبور بودیم کلی تو دیکشنری های مختلف بگردیم و وقت زیادی صرف میشد برای پیدا کردن مفهوم کلمات و خوندن معنی هر ریدینگ قبل تدریس خیلی تاثیر گزاره چون اون رو با ترجمه تو ذهن خودت مقایسه می کنی و اشتباهاتت رو متوجه میشی
خیلی ممنون از طراح و سازنده این سایت مفید
ایشالا که برای گرامر هام قسمتی قرار بدین تا کامل بشه سایت فوق العادتون
عالی است فقط ممنون میشویم اگر سینونیم کلمات هم بگذارید
بسیار عالی
انشاالله کی شروع به کار میکنید؟
عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالیه?????
سلام معنی کلمه ی subsequent رو دوباره چک کنید.چون من ترجمه ی خوش بنیه رو تو دیکشنری تحلیلگران پیدا نکردم.البته دیکشنری لانگ من رو ندیدم.
سلام.
معنی این کلمه جابجا شده بود، اصلاح شد.
از تذکر شما ممنونم.
اقا سلام شما معنی sturdy رو بجای subsequent نوشتی و Sturdyرو ننوشتی .. بی زحمت اصطلاح کنید مممنون از تلاشتون
سلام با تشکر از زحماتتون میشه فایلش هم به صورت pdf بذارین؟
سلام
سایتتون عالیه فقط اگه میشه اون یونیتی که معنی کلماتشوهنوز قرار ندادید زود تر بزارید تا بدرد این ترممون بخوره
بازه مرسی
سایتتون تکه.
سلام
نسخهی PDF کلمات را دانلود کنید، همهی یونیتها داخلش هست.
ممنون بابت این سایت خوب
فقط اگه توضیح مختصری راجب گرامرا بیارید و سینونیم وکب ها رو هم بذارید تکمیل میشه
چرا در هر قسمت (توی ریدینگ،وکب،یا دیالوگ)،حداقل یدونه معنی نداره و همچنان نوشته(به زودی)؟معنی اون ها چی؟
سلام
اپلیکیشن را نصب بفرمایید. در اپ معنی و تلفظ لغات کامل است و معنی ریدینگها تکمیل خواهد شد.
با سلام و عرض ادب لطفا ترجمه ریدنگ ها رو رایگان کنید
بسیار عالی