
Stephen and Carlos study Italian as a foreign language.
استیون و کارلوس زبان ایتالیایی رو به عنوان یک زبان خارجه مطالعه میکنند.
- foreignforeignˈfɔrənخارجی، بیگانه
This is the day of their final exam, and Stephen is not well-prepared for his oral.
امروز آزمون پایانی آنهاست، و استیون برای آزمون شفاهیاش خوب آماده نیست.
- preparedpreparedpriˈpɛrdآماده
Oh, yes. Ms. Kimble asked me to tell you to go in right away.
اوه، بله. خانم کیمبل از من درخواست کرد تا به تو بگویم همین الان داخل شوی.
- right awayright awayraɪt əˈweɪهمین حالا، فوری
Well, that was pretty easy, wasn't it?
بسیار خوب، آن نسبتاً راحت بود. نبود!؟
- prettyprettyˈprɪtiتا حدی، نسبتاً
Yeah, except I couldn’t remember! And then she asked if I spoke any other languages.
بله، مگر اینکه من نتوانستم به یاد بیاورم! و بعد پرسید آیا من به زبان دیگری صحبت میکنم.
Yes, yes, go on. What else did she ask?
بله، بله، ادامه بده. دیگر چه چیزی پرسید؟
- go ongoʊ ɑnادامه بده
Mmm. I'm trying to remember. Oh! She gave me a picture and asked me to describe it.
اممم. دارم سعی میکنم به یاد بیاورم. اوه! او یک تصویر به من داد و از من خواست تا توصیفش کنم.
Oh, my God! I'm going to fail. Wish me luck!
اوه، خدای من! من رد خواهم شد. برایم ارزوی موفقیت کن!
برای دانلود خلاصه (سامری) و سوال از متن این درس اینجا کلیک کنید
