
The superstition that if you break a mirror, you will have seven years’ bad luck, comes from the belief in ancient times that a person's reflection was part of their soul.
خرافات این که اگر شما یک آینه را بشکنید، هفت سال بدشانسی خواهید داشت، از یک اعتقاد در زمانهای باستان میآید که بازتاب یک فرد بخشی از روحش بود.
- superstitionsuperstitionˌsupərˈstɪʃənخرافات
- beliefbeliefbɪˈlifاعتقاد، باور
- ancientancientˈeɪnʧəntباستانی
- reflectionreflectionrəˈflɛkʃənبازتاب
- soulsoulsoʊlروح
As a result, people used to think that if you broke anything with this reflection on it, such as a mirror, you would harm the soul.
در نتیجه، مردم فکر میکردند که اگر شما هر چیزی با این بازتاب روی آن، مثلاً یک آینه، را بشکنید، شما به روح آسیب زدهاید.
- used tojuzd tuبرای بیان چیزی که در گذشته انجام میشده ولی الان ادامه ندارد به کار میرود
- harmharmhɑrmصدمه زدن، آسیب زدن
In most hotels all over the world, you will not find a room with the number thirteen, and if the hotel is a skyscraper, it will go from floor twelve to floor fourteen.
در اکثر هتلها در همه جای جهان، شما اتاقی با شماره سیزده پیدا نخواهید کرد، و اگر هتل یک آسمانخراش است، از طبقهی دوازده به طبقهی چهارده میرود.
- skyscraperskyscraperˈskaɪˌskreɪpərآسمانخراش، برج بلند
The superstition that thirteen is unlucky can be traced back to a Scandinavian myth.
خرافات اینکه عدد سیزده بد شانسی است میتواند از یک افسانهی اسکاندیناویایی منشأ گرفته باشد.
- trace back totreɪs bæk tuیافتن منشأ یا علت چیزی
- ScandinavianScandinavianˌskændɪˈneɪviənمربوط به اسکاندیناوی، اسکاندیناویایی
- mythmythmɪθافسانه، اسطوره
There were originally only twelve gods and then along came the god Loki to make thirteen.
در ابتدا فقط دوازده خدا وجود داشت و سپس خدای لوکی از راه رسید تا (آن را) سیزده کند.
- originallyoriginallyəˈrɪʤənəliدر اصل، در ابتدا
- come alongcome alongkʌm əˈlɔŋاز راه رسیدن، ظاهر شدن
Loki was a mischievous god who brought suffering to people.
لوکی یک خدای بدجنس بود که برای مردم عذاب (به همراه) آورد.
- mischievousmischievousˈmɪsʧəvəsبدجنس، بدسگال، موذی
- sufferingsufferingˈsʌfərɪŋرنج، عذاب
Nowadays, people avoid planning important events on Friday 13th (or Tuesday 13th in some cultures), and if things go wrong on that day, like the loss of wallet or a key, they blame it on the date.
امروزه، مردم از این که اتفاقات مهم را در روز جمعه سیزدهم (یا در بعضی فرهنگها سهشنبه سیزدهم) برنامهریزی کنند، اجتناب میکنند، و اگر در آن روز چیزها با مشکل مواجه شوند، مثل گم کردن کیف پول یا یک کلید، آنها تقصیر را گردن تاریخ میاندازند. (تاریخ را سرزنش میکنند)
Cats have always been surrounded by superstitions.
گربهها همیشه با خرافات احاطه شده بوهاند.
- surroundsurroundsəˈraʊndاحاطه شدن، محاصره شدن
In ancient Egypt cats were considered sacred but in medieval Europe many people believed cats were witches in disguise.
در مصر باستان گربهها مقدس در نظر گرفته میشدند ولی در اروپای قرون وسطی خیلی از مردم معتقد بودند که گربهها جادوگرهایی در لباس مبدل هستند.
A popular superstition about cats is that a black cat, crossing your path from left to right, will bring you bad luck.
یک خرافات متداول دربارهی گربهها آن است که گربهی سیاهی که از مسیر شما از چپ به راست عبور کند، برای شما بدشانسی میآورد.
However, in some cultures a black cat is thought to be a good omen rather than a bad one.
هر چند در بعضی فرهنگها گربهی سیاه نشانهی خوبی به در نظر گرفته میشد نه یک (نشانهی) بد.
In certain primitive tribes, the act of eating rice together was the way people got married.
در برخی قبایل اولیه، عمل خوردن برنج با هم، روشی بود که مردم ازدواج میکردند.
This was probably because eating together symbolized living together, and rice happened to be the local food.
احتمالاً به خاطر این که با هم (غذا) خوردن، نماد با هم زندگی کردن بود، و برنج غذای محلی بود.
In some cultures rice is thrown at weddings to protect the couple from evil spirits.
در برخی فرهنگها در مراسم عروسی برنج پرتاب میشود تا زوج (زن و شوهر) را از ارواح شرور حفظ کند.
It was believed that evil spirits appeared at weddings and had to be fed to keep them from doing harm to the newlyweds.
این باور وجود داشت که ارواح شرور در عروسیها ظاهر میشوند و باید غذا داده شوند تا آنها را از آسیب زدن به نوعروس و تازهداماد دور نگه دارند.
Rice is also thrown at weddings because it represents fertility and is a symbolic way of wishing the couple many children.
برنج همچنین در عروسیها پرتاب میشود چون باروری را نشان میدهد و یک روش نمادین برای آرزوی فرزندان زیاد برای زوجین بود.
In some Mediterranean countries, the evil eye refers to the fact that if you say something good about someone, you might bring them bad luck.
در برخی کشورهای مدیترانهای، چشم بد مربوط به این واقعیت اشاره میکند که اگر شما چیز خوبی درباره کسی بگویید، ممکن است برای آنها بد شانسی بیاورید.
- MediterraneanMediterraneanˌmɛdətəˈreɪniənمدیترانهای، وابسته به دریای مدیترانه
- referreferrəˈfɜrاشاره کردن،
This probably began when people believed that if you praise someone a lot and give them pleasure, the Devil becomes envious and finds ways of spoiling that pleasure.
این احتمالاً زمانی آغاز شد که مردم باور داشتند که اگر شما از کسی زیاد تعریف کنید و به آنها حس خوب بدهید، شیطان حسود میشود و راهی برای خراب کردن آن حس خوشایند پیدا میکند.
Saying a baby is beautiful may bring bad luck, so superstitious people often pretend to be spitting and say to the child, “Let me not give you the evil eye.”
گفتن این که یک بچه زیباست ممکن است بدشانسی بیاورد، پس مردم خرافاتی گاهی اوقات وانمود به تف کردن میکنند و به بچه میگویند «بگذار من تو را چشم نزنم»
- superstitioussuperstitiousˌsupərˈstɪʃəsخرافاتی
- pretendpretendpriˈtɛndوانمود کردن، تظاهر کردن
- spitspitspɪtتف کردن، آب دهان انداختن
People also think they can protect themselves from the evil eye by not boasting about their success.
همچنین مردم فکر می کنند که میتوانند با خودستایی نکردن دربارهی موفقیتشان، از خودشان در مقابل چشم بد مراقبت کنند.
In many Christian countries, “Touch wood.” is a superstitious expression but is supposed to prevent bad luck.
در خیلی از کشورهای مسیحی «بزنم به تخته» یک اصطلاح خرافاتی است ولی انتظار میرود که از بدشانسی ممانعت کند.
- ChristianChristianˈkrɪsʧənمسیحی
- expressionexpressionɪkˈsprɛʃənاصطلاح، عبارت
- preventpreventprɪˈvɛntمانع شدن، ممانعت کردن
Often people actually touch wood as they say it, and if there is nothing made of wood within reach, they touch their head or someone else's head instead.
معمولاً مردم همانطور که آن را میگویند، عملاً به تخته میزنند، و اگر هیچ چیزی که از چوب ساخت شده در دسترس نباشد، آنها سر خودشان یه یک نفر دیگر را به جای آن لمس میکنند.
- actuallyactuallyˈækʧuəliدر عمل، عملاً
- within reachwɪˈðɪn riʧدر دسترس
If someone asks “Have you ever had a car accident?”, you might reply “No, touch wood.” meaning “I hope it never happens.”
اگر کسی از شما شما بپرسد «تا حالا تصادف ماشین داشتهاید؟» شما ممکن است پاسخ دهید «نه، بزنم به تخته.» به این معنی که «امیدوارم آن هیچ گاه اتفاق نیفتد.»
The origin of this custom dates almost certainly from the time when people wore a crucifix made of wood and touched It as if to say “May Christ protect me.”
منشأ این سنت، قریب به یقین از زمانی وجود دارد که مردم یک صلیب از جنس چوب (به گردن) میانداختند و آن را لمس میکردند مثل این که میگویند «مسیح مراقب من باشد.»
- originoriginˈɔrəʤənمنشأ، مبدأ، خاستگاه
- customcustomˈkʌstəmرسم، سنت
- date fromdeɪt frʌmاز زمانی وجود داشتن
- almostalmostˈɔlˌmoʊstتقریباً
- certainlycertainlyˈsɜrtənliیقیناً، مطمئناً
- wore (the past tens of wear)wɔrپوشیدن لباس یا آویختن گردبند و زیورآلات و امثال آن
- crucifixcrucifixˈkrusəˌfɪksصلیب
- as ifas ifæz ɪfمثل این که، انگار که
- ChristChristkraɪstمسیح
برای دانلود خلاصه (سامری) و سوال از متن این درس اینجا کلیک کنید

با سلام
لطفا ممکنه ترجمه ردینگ و دیالوگ یونیت سه رو بذارید.ممنون میشم اگه بذارید چون الان نیاز دارم.
هدا جان اگر معنی ریدینگ ۳ اینتر ۲ را پیدا کردید لطفا ادرسشو به من بدید.
سلام دریاجان.متاسفانه من هنوز پیدا نکردم فقط همین سایت هست که لطف میکنه واقعا زحمت زیادی میکشه ولی هنوز این یونیتو نذاشتند.
لطفا و خواهشا ترجمه ریدینگ یونیت ۳ بزارید تا چند روز اینده
سلام لطفا ترجمه ریدینگ یونیت ۳رو بزارید
سلام لطفا معنی ریدینگ یونیت۳ رو هم بذاریدتا۹۷/۷/۱۷ ممنون
درس سه هم بذارید ممنوناز سایت خوبتون
سلام لطفا درس ۳ ریدینگ و دایلاگشو بزارین inter2 ممنون
سلام ، بابت مطالب مفیدتون و زحماتتون واقعا سپاسگزارم .
با تشکر .
سایت فوق محشری کاش آموزش گرامر هارم بزارید
عالییییییییییییییی
خیلی عالی بود ولی ای کاش بقیه قسمت ها هم رایگان بود!