توجه:
مطالب سایت ILIplus.com با صرف زمان و زحمت بسیار زیاد تهیه شدهاند و هزینههای قابل توجهی برای تهیه این مطالب صرف شده است. استفاده از محتوای سایت فقط از طریق همین وبسایت مجاز است و استفاده غیرمتعارف و کپی مطالب آن قانوناً و اخلاقاً مجاز نیست. تهیهکنندگان و صاحبان این وبسایت هیچ رضایتی از کپی و استفاده غیر از چارچوبهای تعیین شده در این این سایت ندارند و کپی آن به هر نحو شرعاً حرام است.
با تهیه حتی یک سطر مطلب آموزشی، میتوان به جامعه خدمت کرد؛ اما با کپی کردن مطالبی که دیگران تهیه کردهاند، نه تنها خدمتی انجام نمیشود، بلکه با دلسرد کردن تهیهکنندگان مطالب باعث کند شدن روند تهیه مطالب جدید نیز خواهیم شد. از همهی کاربران تقاضا داریم از کپی کردن مطالب این سایت بپرهیزند و در صورتی که قبلا این کار را کردهاند، مطالب کپی شده را حذف کنند. درغیر اینصورت مسئولیت اخلاقی، شرعی و قانونی آن برعهدهی آنان خواهد بود.
با توجه به کاهش تعداد بازدیدکنندگان، تا اطلاع ثانوی ترجمهی جدیدی در سایت منتشر نخواهد شد اما همچنان میتوانید به مطالبی که قبلا در سایت قرار گرفته دسترسی داشته باشید. با افزایش تعداد بازدیدها و افزایش فروش و درآمد سایت، کار تکمیل مطالب را مجددا آغاز خواهیم کرد.
A Top Priority
یک اولویت اصلی
- priorityprioritypraɪˈɔrətiاولویت
- top prioritytɑp praɪˈɔrətiاولیت اصلی، مهمترین اولویت
She is nagging and comparing herself with her mother.
او دارد دائم نق میزند و خودش را با مادرش مقایسه میکند.
Did you use to have a lot of homework when you were at school, Mom?
مامان، آیا زمانی که در مدرسه بودی تکالیف زیادی داشتی؟
- used tojuzd tuسابقه داشتن، برای بیان چیزی که در گذشته انجام میشده و الان دیگر ادامه ندارد به کار میرود
Yeah. And I had to do it in a foreign language.
آره. و من باید آن را به یک زبان خارجی انجام میدادم.
- foreignforeignˈfɔrənخارجی، بیگانه
That's right. When I was your age, I also used to study about sixteen subjects.
درست است. وقتی من در سن تو بودم، همچنین شانزده تا درس را میخواندم.
Of course I did. It’s just a question of organizing, you know.
البته که داشتم. میدانی، مسئله برنامهریزی است.
- of courseʌv kɔrsالبته
- it’s a question of sthɪts ə ˈkwɛsʧən ʌv sthمهم ترین واقعیت در این باره این است که، مسئله این است که
- organizeorganizeˈɔrgəˌnaɪzمرتب کردن، منظم کردن، سازمان دادن، برنامهریزی کردن
You’re right. I’d better get on with my homework, or I’ll never finish.
حق با توست. بهتر است به انجام تکالیفم ادامه بدهم، وگرنه هیچوقت تمام نخواهد شد.
- had betterhad betterhæd ˈbɛtərبهتر است که
- get on withget on withgɛt ɑn wɪðبه کاری ادامه دادن، کاری را دنبال کردن
- ororɔrیا، وگرنه، در غیر این صورت
برای دانلود خلاصه (سامری) و سوال از متن این درس اینجا کلیک کنید

خسته نباشین
سایتتون فوق العاده اس
و خیلی ب ادم کمک میکنه
موفق باشین