امروز با ترجمه فارسی کلمات و لغت های درس آخر اینترمدیت ۲ (Intermediate 2) کانون زبان ILI در خدمت شما عزیزان هستیم. در جدول زیر علاوه بر معنی فارسی لغات و کلمهها، میتوانید نقش دستوری، فونتیک و محل استرس واژهها را نیز مشاهده کنید. امیدواریم این اطلاعات که با تلاش ما در ILIplus برای استفاده رایگان شما عزیزان فراهم شده است، مورد رضایت شما قرار بگیرد و بتواند کمکی کرده باشد. لطفا ما را از نظرات دلگرمکننده خود محروم نکنید. از طریق فرم پایین همین صفحه نظراتتان را برای ما ارسال کنید.
معنی لغات سایر درسهای اینتر ۲ (Inter 2) و همچنین لغات سایر سطوح کانون زبان نیز در سایت قرار گرفته است که میتوانید از طریق کادر مطالب مرتبط در پایین جدول، به آنها دسترسی پیدا کنید.
ILI – Intermediate 2 – Vocabulary – Phonetic – Stress – Parts of Speech – Unit 8
ناراحتی، کار ناراحت کننده، (کار) صلبکننده آسایش (مثلاً بعد از عمل جراحی، در سفر هوایی، ...)
discover
(verb)
/dɪˈskʌvər/
پی بردن به، دریافتن
documentary
(noun)
/ˌdɑkjəˈmɛntriː/
فیلم یا برنامه مستند
drive
(verb)
/ˈdraɪv/
کوبیدن (میخ و...)
drop
(verb)
/ˈdrɑp/
افتادن (ناخواسته و ناگهان)، کم کردن
educational
(adjective)
/ˌɛdʒəˈkeɪʃənəl/
آموزشی
emotional
(adjective)
/ɪˈmoʊʃənəl/
عاطفی، احساسی
emphasize
(verb)
/ˈɛmfəˌsaɪz/
تأکید کردن به
get on with
(verb)
/ˈgɛt ˈɔn ˈwɪθ/
پیش رفتن کار
hearing-impaired
(adjective)
/ˈhɪrɪŋ-ɪmˈperd/
(فرد) سنگین گوش یا با شنوایی ضعیف
image
(noun)
/ˈɪmɪdʒ/
تصویر (تلویزیون، سینما،...)
impair
(verb)
/ɪmˈper/
آسیب زدن، معیوب کردن
media, the
(pl.noun)
/ðə ˈmiːdiːjə/
رسانه(ها)
national
(adjective)
/ˈnæʃənəl/
ملی
network
(noun)
/ˈnɛtˌwərk/
شبکه رادیویی یا تلویزیونی
newsreader
(noun)
/ˈnuːzˌriːdər/
اخبارگو
programming
(noun)
/ˈproʊˌgræmɪŋ/
مجموعه برنامههای تلویزیونی
recover
(verb)
/rɪˈkʌvər/
بهبودی یافتن
rescue
(verb)
/ˈrɛskjuː/
نجات دادن
sail
(verb)
/ˈseɪl/
با سرعت، اطمینان و آسودگی رد شدن یا راه رفتن، در دریا سفر کردن
satellite dish
(noun)
/ˈsætəˌlaɪt ˈdɪʃ/
بشقاب ماهواره
specialty
(noun)
/ˈspɛʃəltiː/
تخصص
subtitles
(noun)
/ˈsʌbˌtaɪtəlz/
زیرنویس (اسم جمع)
talk show
(noun)
/ˈtɔk ˈʃoʊ/
برنامه تلویزیونی که در آن با کسی یا کسانی بحث و صحبت میکنند
violence
(noun)
/ˈvajələns/
بیحرمتی، خشونمت
whale
(noun)
/ˈweɪl/
وال، نهنگ
withdrawal
(noun)
/wɪðˈdrɔəl, wɪθˈdrɔəl/
دوره ناخوشی پس از ترک مصرف مواد مخدر
and so on
(exp.)
/ənd ˈsoʊ ˈɔn/
و غیره
be a/the question of
(exp.)
/ˈbiː ə/ðə ˈkwɛstʃən əv/
مهمترین مسئله این است که، مسئله چیزی بودن
pull the plug on
(exp.)
/ˈpʊl ðə ˈplʌg ˈɔn/
متوقف کردن (یک فعالیت)
منتظر دریافت نظرات شما زبانآموزان عزیز سطح Inter 2 کانون زبان هستیم. لطفا از طریق نظرات، مطالبی که مایلید در اختیارتان قرار بگیرد را به ما اطلاع دهید و با پیشنهادات خود به کیفیت سایت بیفزایید.
سلام
ضمن تشکر از شما دوستان عزیز
حقیقتا من از کلمات استفاده بردم
خواستم خواهش کنم که اگر ممکنه تعریف و مثال انگلیسی هر کلمه مطابق کتاب کانون هم پابرای هر لغت قرار بدین. اینطوری یادگیری بهتر خواهد بود.
تشکر
دمتون گرم?
سایتتون عالیه .واقعا استفاده کردم .ممنون *_*
سلام
ضمن تشکر از شما دوستان عزیز
حقیقتا من از کلمات استفاده بردم
خواستم خواهش کنم که اگر ممکنه تعریف و مثال انگلیسی هر کلمه مطابق کتاب کانون هم پابرای هر لغت قرار بدین. اینطوری یادگیری بهتر خواهد بود.
تشکر
وای اررره شدیدا موافقم ..خودمم میخوساتم پیشنهاد بدم اتفاقا D:
مثال انگلیسی هرکلمه که آخر کتاب هست!
منم کاملاً با شما موافقم .
سلام واقعا اگه این کار رو کنید که سایتتون جهانی میسه خیلی خوب میشه
چرا چرت و پرت میگی فرهاد؟ :\
کانون فقط مال ایرانه
بسیار عالی و پرکاربرد ???
سایتتون محشره . ممنون ??
nice