یکی از مهترین چیزهایی که جای خالی آن در کتابهای سطح اینتر کانون زبان احساس میشود، فونتیک و محل استرس در کلمات جدید درس است. چک کردن تکتک کلمات در دیکشنریها زمان زیادی نیاز دارد و بسیاری از زبانآموزان به دلیل مشغلههای دیگر نمیتوانند تلفظ همهی کلمات را در دیکشنری بررسی کنند. اینن موضوع باعث میشود که گاهی شاهد باشیم که زبانآموزان تلفظ اشتباهی از کلمات را یاد میگیرند و این تلفظ اشتباه در ذهن آنان ثبت شده و به راحتی نیز تغییر نمیپذیرد. ILIplus به عنوان مرجع زبانآموزان کانون زبان، معنی فارسی، تلفظ، فونتیک و محل استرس کلمات همهی سطوح کانون زبان (در این پست سطح اینتر۲) را در قالب جداول منظم به صورت کاملاً رایگان ارائه میکند.
در این پست و در جدول زیر میتوانید معنی کلمات و لغت های سطح Inter 2 (درس ۶) را همراه با فونتیک و محل استرس کلمه ها مشاهده نمایید.
ILI – Intermediate 2 – Vocabulary – Parts of Speech – Phonetic – Stress
معنی کلمه های اینتر 2 – یونیت 6
دانلود فایل PDF قابل چاپ لغات این ترم
automechanics
(noun)
/ˈɔtoʊməˈkænɪks/
تعمیرکار اتومبیل
ball
(noun)
/ˈbɔl/
هر نوع بازی با توپ (توپبازی)
banger
(noun)
/ˈbæŋər/
اتومبیل قدیمی و پرسروصدا
barely
(adverb)
/ˈberliː/
به سختی، ندرتاً، فقط
chest
(noun)
/ˈtʃɛst/
صندوق فلزی (مثلاً برای دارو)
declare
(verb)
/dɪˈkler/
اظهار داشتن، اعلام کردن
destined
(adjective)
/ˈdɛstənd/
عازم، مقدّر (به وقوع اتفاقی در زندگی)
disturbing
(adjective)
/dɪˈstərbɪŋ/
آشفتهکننده، مضطربکننده
emergency brake
(noun)
/ɪˈmərdʒənsiː ˈbreɪk/
ترمز دستی
enroll
(verb)
/ɪnˈroʊl/
اسمنویسی کردن
estimate
(verb)
/ˈɛstəˌmeɪt/
تخمین زدن، برآورد کردن
evenly
(adverb)
/ˈiːvənliː/
عادلانه، به طور مساوی
gear
(noun)
/ˈgɪr/
دنده (در اتومبیل و غیره)
hail
(verb)
/ˈheɪl/
صدا زدن (تاکسی و...)
heavyhearted
(adjective)
/ˈhɛviːˈhɑrtəd/
دلتنگ
hood
(noun)
/ˈhʊd/
کاپوت ماشین
ignition
(noun)
/ɪgˈnɪʃən/
استارت ماشین
ill-tempered
(adjective)
/ˈɪlˈtɛmpərd/
بداخلاق، بدخو
inspect
(verb)
/ɪnˈspɛkt/
بازرسی کردن، کنترل کردن
inviting
(adjective)
/ɪnˈvaɪtɪŋ/
جاذب، جالب
irritated
(adjective)
/ˈɪrəˌteɪtəd/
دلخور یا بیصبر (در مورد چیزی)
leak
(noun)
/ˈliːk/
نشت، رخنه
maladjusted
(adjective)
/ˌmæləˈdʒʌstəd/
ناسازگار، به خوبی تنظیم نشده
muffler
(noun)
/ˈmʌflər/
صدا خفهکن، انبار لوله اگزوز
pillow
(noun)
/ˈpɪloʊ/
بالش
popularity
(noun)
/ˌpɑpjəˈlerətiː/
محبوبیت
proceed
(verb)
/proʊˈsiːd/
پیش رفتن
pull over
(verb)
/ˈpʊl ˈoʊvər/
اتومبیل را به کنار جاده راندن، کنار زدن، کنار کشیدن
put on
(verb)
/ˈpʊt ˈɔn/
وانمود کردن
quarrel
(verb)
/ˈkwɔrəl/
مشاجره کردن
quarrelsome
(adjective)
/ˈkwɔrəlsəm/
ستیزهجو
rear
(adjective)
/ˈrɪr/
(در) پشت
rough
(adjective)
/ˈrʌf/
تقریبی
sail
(verb)
/ˈseɪl/
با سرعت، اطمینان و آسودگی رد شدن یا راه رفتن، در دریا سفر کردن
shock absorber
(noun)
/ˈʃɑk əbˈsɔrbər/
کمک فنر
somewhat
(adverb)
/ˈsʌmˌwʌt/
قدری، مقدار نامعلومی، تا حدی
spark plug
(noun)
/ˈspɑrk ˈplʌg/
شمع (در اتومبیل)
spirits
(noun)
/ˈspɪr ɪts/
ارواح
stock
(verb)
/stɒk/
موجودی کالا (در انبار)
sway
(verb)
/ˈsweɪ/
این سو و آن سو جنبیدن، تاب خوردن
tow
(verb)
/ˈtoʊ/
بُکسل کردن
tune-up
(noun)
/ˈtuːnˌʌp/
تنظیم موتور
twist
(noun)
/ˈtwɪst/
چرخش (بدن، دست ...)
unload
(verb)
/ˌʌnˈloʊd/
بار خالی کردن
vow
(verb)
/ˈvaʊ/
عهد، پیمان
weary
(adjective)
/ˈwɪriː/
خسته
wrist
(noun)
/ˈrɪst/
مچ دست
be really sth
(exp.)
/ˈbiː ˈriːjəliː sth/
خیلی خاص و قابل تحسین بودن
make head or tail of sth
(exp.)
/ˈmeɪk ˈhɛd ˈɔr ˈteɪl əv sth/
از چیزی سر در آوردن (معمولا در جملات منفی)
not much of a
(exp.)
/ˈnɑt ˈmʌtʃ əv ə/
مثال خوبی نبودن از، (در کاری) سررشته نداشتن
out of whack
(exp.)
/ˈaʊt əv ˈwæk/
خراب، دچار نقص
take heart
(exp.)
/ˈteɪk ˈhɑrt/
تشویق شدن، دلگرم شدن
مطالب مرتبط( جواب WORKBOOK، ترجمه متنها و کلمات، فایل Listening و...)
عالی اگه جمله سازی هم داشتین معرکه بود
خیلی عالی بود ممنون
سپاس از مطالب مفیدتون.
عالی بود ممنون از مطالبتون
Perfect
emergency break غلطه تو کتاب emergency brake
ممنون
اصلاح شد.
ببخشید اینجا spirits یعنی مشروبات الکلی. اگه میشه اصلاحش کنید.
میشه روحیه.
توی کتاب Progress Toward صفحه ی 37 قسمت C سوال 2 جوابش میشه spirits
چرا معنی کلمات high2 درس 6 رو نمیگذارید
سلام.
نسخهی PDF را دانلود بفرمایید. درس ۶ هم داخلش هست.
معنی بعضی از درسا نیست ….
چرا ؟….