کلمه های high1 با معنی فارسی

کلمه های درس ۴ سطح High1 با محل استرس و معنی فارسی

در ادامه روند تفکیک درس به درس لغات سطح high-intermediate 1 معنی فارسی و تلفظ (فونتیک) کلمات و لغات واحد ۴ سطح High 1 کانون زبان، همراه با مشخص کردن جای استرس در کلمه و معنی فارسی لغت در جدول زیر ارائه می‌شود.

High-Intermediate 1 vocabulary – Farsi meaning – phonetic and pronunciation – stress position – Unit 4

لغات high1 – درس چهارم

دانلود فایل PDF قابل چاپ لغات این ترم
admire
(verb)
/ədˈmaɪɚ/
تحسین کردن
antique
(adjective)
/ænˈtiːk/
کهنه، عتیقه
anxiety
(noun)
/æŋˈzajətiː/
نگرانی
arrogant
(adjective)
/ˈærəʊgənt/
متکبر، خودبین
attitude
(noun)
/ˈætəˌtuːd/
نگرش، طرز برخورد
bargain
(verb)
/ˈbɑrgən/
چانه زدن، معامله
capacity
(noun)
/kəˈpæsətiː/
ظرفیت
conceal
(verb)
/kənˈsiːl/
پنهان کرن
counter
(verb)
/ˈkaʊntər/
تلافی کردن، جواب دادن
display
(noun)
/dɪˈspleɪ/
نمایش، تظاهر
dog-eared
(adjective)
/ˈdɔgˌɪrd/
کتاب پوسیده
empire
(noun)
/ˈɛmˌpajər/
امپراطوری
finagle
(verb)
/fəˈneɪgəl/
گول زدن، کش رفتن
flea market
(noun)
/ˈfliː ˈmɑrkət/
سمساری
frostbite
(noun)
/ˈfrɔstˌbaɪt/
سرمازدگی
frustration
(noun)
/ˌfrʌˈstreɪʃən/
ناامیدی
globe
(noun)
/ˈgloʊb/
جهان
intimidated
(adjective)
/ɪnˈtɪməˌdeɪtəd/
وحشت‌زده، ترسیده
landmark
(noun)
/ˈlændˌmɑrk/
مکان دیدنی، جاذبه گردشگری
miss out
(verb)
/ˈmɪs ˈaʊt/
از دست دادن
mock
(adjective)
/ˈmɑk/
ساختگی، تقلیدی
mug
(verb)
/ˈmʌg/
کتک زدن و زورگویی
narrate
(verb)
/ˈnerˌeɪt/
نقل کردن
notion
(noun)
/ˈnoʊʃən/
عقیده، نظر
oriental rug
(noun)
/ˌɔriːˈɛntəl ˈrʌg/
قالیچه، فرش
outrun
(verb)
/ˌaʊtˈrʌn/
سبقت گرفتن
participate
(verb)
/pɑrˈtɪsəˌpeɪt/
شرکت کردن
plaster
(noun)
/ˈplæstər/
گچ
preconceived
(adjective)
/ˌprikənˈsivd/
پیش‌داورانه، (قضاوت) عجولانه
regard
(verb)
/rɪˈgɑrd/
اعتقاد داشتن
remote
(adjective)
/rɪˈmoʊt/
دورافتاده
ritual
(noun)
/ˈrɪtʃəwəl/
سنت، رسم
roam
(verb)
/ˈroʊm/
پرسه زدن
sequence
(noun)
/ˈsiːkwəns/
توالی، زنجیره
severe
(adjective)
/səˈvɪr/
سخت، شدید
soul
(noun)
/ˈsoʊl/
روح، شخص
sovereign
(noun)
/ˈsɑvrən/
پادشاه، فرمانده
split
(verb)
/ˈsplɪt/
تقسیم کردن
stick to your gun
(verb)
/ˈstɪk ˈtuː ˈjɔr ˈɡʌn/
کوتاه نیامدن
territory
(noun)
/ˈterəˌtɔriː/
قلمرو، منطقه
اگر ما را لایق حمایت می‌دانید، اینجا کلیک کنید

معنی فارسی لغات high 1 به ترتیب درس به درس با فونتیک و محل استرس در کلمات. درس ۴ (Unit4)

۱۶ comments

  1. واقعا خدا خیرتون بده مونده بودم چیکار کنم با این همه کاری که دارم از یه طرف درس های دانشگاه از یه طرف کنکور از یه طرفم کانون! واقعا ازتون ممنونم

  2. واقعا ممنونم ازتون
    این ترم چون درسای دانشگاه زیادی سخت شدن نمیرسم لغتارو خودم پیدا کنم

  3. خیلی عالیع دمتون گرم

  4. تشکر از زحمات فراوانتون???

  5. خعلی مررررصی???عاااالیع?❤️

  6. سایت خیلی خوبی دارید، ممنون از جمع آوری مطالبتون.ولی ای کاش فایل صوتی ریدینگ هم در دسترس بود مثل کلمات.

  7. سلام
    لطفاً تا جایی که میشه برای کلمات مترادف انگلیسی بگذارید
    اما همینجوری هم کمک خیلی بزرگیه خیلی ممنون (♥ω♥*)

  8. Sovereign country یعنی کشور مستقل.لطفا اصلاح بفرمایید‌.

  9. ممنون از زحماتتون
    عااااالیه

  10. سلام واقعا خسته نباشید می گم
    فقط کاش کیفت صوت کلمات بیشتر بود

  11. دمتون گرم خیلی مشتی هستین…
    موفق باشید

  12. بنظرم تو هر چنتا درسی چند کلمه رو جا گذاشتید و ننوشتید اگر اصلاح بشه ممنون میشم

  13. معنی چنتا از کلمات اشتباست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *